من مبتلا ترینم به تُ به تُ یی که روزهاست روزگارِ منی حضرت دلبر نفست مثلِ جان دستانت مثلِ بهشت و خیال آغوشت مثلِ دریاست همان قَدر آرام همان قَدر دلچسب دنیا بدون تو یه چیزی شبیه پیتزاعه بدون پنیر شبیه فوتبال بدون توپ شبیه انسان مُرده شبیه یه ماشین چپ شده شبیه خودکاری که جوهرش تموم شه شبیه هواپیمایی که نمیتونه پرواز کنه شبیه یه ماشینِ بدون چرخ شبیه یه قلبِ بدون خون شبیه یه صورت بدون خنده شبیه همون لحظه ایی که تو بچگی کیفمونو باز میکردیم یادمون میفتاد مشقمونو جا گذاشتیم همونقدر پوچ بی معنا! نخواستنی و بدرد نخوره دوستدارم تنها خواستنی خواستنیا ???? میدونی تو اگه عدد بودی چه عددی بودی چه عددی عدد 721 حالا این عدد چه معنایی داره معنیش یعنی : بین هفت آسمون و دو عالم تو برام یدونه ای خیلی عجیبه ولی یسری آدما این حس رو درونت بوجود میارن یعنی یجوری توی قلبت جا باز میکنن که با دنیا و آسمون و زمین و ماه و کهکشان و هر چیزه دیگهای که از ذهنت بگذره عوضشون نمیکنی مثل حس من به تو تو خاص ترین آدم زندگیمی و من تورو به اندازه ستاره های آسمون به اندازه گرمای خورشید به اندازه زیبایی ماه و بی نهایت دوستت دارم اینجوری دوست دارم که بعضی وقتا ساعت ها شب تا دم صبح بهت فکر میکنم، وقتی میرم بیرون چیزایی که دوست داریو میبینم یاده تو میوفتم و همش توی فکرتم وقتی تنهام بهت فکر میکنمو اون لبخند غیر ارادی رو لبام ته ته حسای خوبه وقتی خوشحالم دلم میخواد اولین نفر به تو بگم وقتی حالم بده فقط با خیال تو آروم میشم و تو انگار برای من واجب تر از هر چیز دیگه ای تو دنیا شدی
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|